سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://amiram-mahdi.persiangig.com/Pic/emam%20zaman/%288%29.jpg

باز عصر جمعه شد ، گاه وعده ظهور


چشمهای منتظر، جاده های بی عبور


باز در سکوت محض، آه می کشم تو را


بغض های کهنه را، باز می کنم مرور


آه پشت این غروب شب نشسته در کمین


رجعتی دوباره کن، ای طلایه دار نور

 
کی به یمن مقدمت می رسد بهار عشق


فصل سبز عاطفه، فصل شادی و سرور


با تو رفت از این دیار، هر چه نام عشق داشت


باز با نگاه تو عشق می کند ظهور

 
می وزد نسیم عشق، از دیار آفتاب

 
می رسد سوار سبز، از کرانه های دور





      

1- دگرگون سازی الهی امت مسلمان ایران و جدایی آنها از روح گذشت و تقوا و خلوص به منظور ایجاد زمینه نفوذ بیگانگان و اجانب و استعمارگران در کشور.

2- اسیر کردن ملت (مورد تهاجم) به بنیانهای فرهنگی غرب.

3- ریشه کن کردن فرهنگی ملی.

4- فروریختن ارزشهای معنوی.

5- هدف گیری بنیاد عظیم انقلاب اسلامی با همه امکانات و توانائیهای اقتصادی و سیاسی و تبلیغی.

6- ترویج این باور که سازندگی و توسعه اقتصادی با ارزشهای اصیل معنوی و الهی در تضاد است.

7- محو مظاهر و شعائر انقلاب اسلامی و اشاعه جلوه های فساد و منکرات.

8- القای اینکه خط امام به انحراف کشیده شده است.

9- انتقال ضدارزشهای موردنظر به منظور انهدام فرهنگ ملت.

10- از بین بردن غیرت دینی مردان و زنان مسلمان از طریق اشاعه فرهنگ ابتذال غربی در رسانه های تصویری و شنیداری.

11- ایجاد احساس حقارت نسبت به مسایل دینی و اسلامی.

12- ایجاد اغتشاش در حافظه تاریخی مردم.

13- براندازی نظام خانواده و بی سرپرستی کودکان به عنوان عاملی برای انحراف آنان.

راه های مقابله با اهداف شوم استکبار جهانی

 

1) رعایت اصول برنامه ریزی فرهنگی، که بایستی دارای ویژگیهای آینده نگری، جامعیت، مصون سازی، تعقل گرایی، هماهنگی بین دستگاه ها و متولیان امور فرهنگی کشور و اولویت پیشگیری بر درمان باشد.

2) شناساندن ابعاد مختلف زندگی حضرت زهرا(س) و الگودهی به دختران و زنان مسلمان.

3) ترویج فرهنگ و ارزشهای معنوی و اسلامی.

4) گسترش فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر.

5-) آموزش اصول تربیت به خانواده ها.

6) تقویت بینش دینی و سیاسی، (انسان آگاه و دانا کمتر دچار خودباختگی یا از خودبیگانگی می شود).

7) دقت در برنامه های آموزشی و پرورشی کودکان و نوجوانان.

8) زدودن فقر اقتصادی.

9) احیای روحیه عزت نفس در جوانان و نوجوانان.

10) مبارزه با روحیه تجمل گرایی.

11) هدایت امیال غریزی به راه های مشروع (ازدواج).

12) شناخت و پیشگیری از نفوذ عوامل انحراف و استفاده از ابزارهای کارآمد و امروزین برای مقابله با آنها.

13) ایجاد زمینه، فرصت و حمایت جهت تحقیقات و پژوهش گسترده پیرامون مسایل فرهنگی مبتلا به جامعه توسط دولت و مسئولان.

14) استفاده از توان رسانه های ارتباط جمعی برای آموزش اصولی خانواده ها به عنوان اولین و ابتدایی ترین نهاد پایگاه رشد جوانان فردا.

15) تولید، عرضه و تبلیغ پوشاک مناسب با عنایت به فرهنگ بومی، ملی و مذهبی کشور جهت مقابله با پدیده تهاجم فرهنگی.





      

حجاب به معنای پوشاندن بدن از نامحرمان، امری فطری است که برای حیات اجتماعی انسان ضرورت دارد. برهنگی و بی حجابی و حتی بدحجابی از جمله تنشهای فرهنگی، اجتماعی است که جوامع را در آستانه فروپاشی قرار داده و نمونه بارز آن را می توان در غرب بی بند و بار کنونی جستجو کرد

معمولا حجاب را یکی از احکام برجسته اسلامی می دانند که البته در قرآن کریم ربانی نیز به صراحت در سوره احزاب و نور از آن یاد شده است و براین اساس در تمامی تبلیغات و تهاجمات فرهنگی روانی غرب، حجاب را با پوشش اسلامی و حتی چادر برابر می دانند

با توجه به فطری بودن مقوله حجاب، تمامی ادیان آسمانی، جامعه را به سوی آن فراخوانده و حتی در قومیت ها و ملل گوناگون با ریشه تاریخی کهن نظیر ایران بعنوان یک فرهنگ نهادینه شده است!

در ایران باستان، چادر قبل از حضور دین مبین اسلام بعنوان مقوله ای «ملی» مطرح بوده است تا بدانجا که برخی محققان و اندیشمندان، پوشش اسلامی را نتیجه تعامل فرهنگی بین اعراب و ایرانیان دانسته اند! اما صحیح آن است که مبانی فقهی و احکام اسلامی از آنجا که برپایه فطرت و ارزش های والای بشری بنا نهاده شده است با مهر تایید زدن بر حجاب ایرانی موجب تقویت و اعتلای فرهنگ حجاب که اکنون مترادف با پوشش اسلامی است، شده است.

چادر نیز تنها یکی از مصادیق بارز و نمونه حجاب می باشد. متاسفانه ملاحظه می شود که جامعه غرب با مساوی جلوه دادن حجاب و چادر و با استناد به مواد ابلاغیه حقوق بشر، اصل فلسفه حجاب را زیر سؤال می برد. غرب به جهت تضعیف باورها و ارزشهای دینی و ملی ما، حجاب را مانعی برای آزادیهای زنان در امور اجتماعی و اقتصادی و... می داند و با نادیده گرفتن عزت و کرامت بانوان و فطری بودن اصل حجاب به دنبال القاء نظریات خود مبنی بر تبعیض آمیز بودن این حکم اسلامی، ایرانی دارد تا از این رهگذر در راستای تاکتیکهای تهاجم فرهنگی (بی هویت نمودن نسل جوان، تضعیف و تخریب باورهای دینی و ملی، شکست انقلاب اسلامی ایران و...) اندلسی دیگر را بوجود آورد

مقام معظم رهبری در بیانات گهربار خود با اشاره به ایرانی بودن حجاب می فرمایند

«زنان ما چادر را انتخاب کرده اند. البته ما هیچ وقت نگفتیم که حتماً چادر باشد و غیرچادر نباشد. گفتیم که چادر بهتر از حجاب های دیگر است.زنان ما می خواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند و چادر «لباس ملی» ماست. چادر بیش از آنکه یک حجاب اسلامی باشد، یک حجاب ایرانی است! مال مردم ما و لباس ملی ماست

همچنین ایشان می فرمایند:« در عرصه فعالیت های اجتماعی اعم از فعالیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی به معنای خاص، فعالیت علمی، درس خواندن، تلاش کردن در راه خدا و... هیچ تفاوتی از نظر اسلام نیست و اگر کسی عکس این را بگوید منطق اسلام نیست و برخلاف سخن اسلام حرف زده است. البته مرز میان این روابط همان حجاب است

 زیرا با پیوند و تاکید ایرانی اسلامی مقوله حجاب و چادر و از این تهاجم شوم، اهداف سیاسی و فرهنگی خاصی را دشمنان و معاندان نظام پیگیری می کنند. درهمین راستا و با توجه به شرایط سیاسی منطقه ای و بین المللی و نقش انکارآمیز ایران با هویتی اصیل ایرانی، اسلامی استراتژی تهاجم فرهنگی هم شکل می پذیرد

در کلام روشنفکرانی مانند دکتر علی شریعتی نیز به ریشه تاریخی و فرهنگی حجاب ایرانی اشاره شده است.دکتر علی شریعتی در جواب سؤالی که می پرسد

«پوشش سنتی زن ایرانی چیست؟ می گوید: پوشش سنتی؟! فرهنگ و هنر همه اش را می داند! بهتر از من و شما! چون تاریخ آن فرهنگ و هنر را در خود جای داده است.»

این حجاب در دوران سلسله های مختلف پارس ها نیز معمول بوده است

تهاجم فرهنگی دو هدف در ضد هم می‌تواند داشته باشد، یعنی زمانی تهاجم فرهنگی به علیه یک ملتی به خاطر این است که آنها فرهنگ متعالی ندارند و از نظر فرهنگی و علمی و اجتماعی در انحطاط به سر می‌برند در چنینی شرایطی اگر یک فرهنگی علیه چنین فرهنگی، قیام کند، چنینی تهاجمی خوب است؛ به عنوان مثال اگر فرهنگی آمد و فرهنگ مصرف گرایانه یک ملت را که به تولید ارزش چندانی نمی‌دهند را تغییر داد و فرهنگ آنها را به فرهنگ تولیدی تبدیل کرد، چنین تهاجم فرهنگی نه تنها بد نیست بلکه واجب نیز می باشد

اما در مقابل، تهاجم فرهنگی یک هدفی نیز دارد و آن اینکه باورهای صحیح را از مردم بگیرند و در مقابل باورهای دروغین و ارزشهای غلط را به آنها تلقین دهند، که چنین تهاجمی بد می‌باشد و باید در مقابلش ایستاد، امروزه یکی از اهداف تهاجمات فرهنگی، تامین منافع اقتصادی کشور حمله کننده می‌باشد بویژه در ملتهایی که مادیگرا بوده و چیزی غیر از مادیات را قبول ندارند، این دسته از افراد، از فرهنگ به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدفهای اقتصادی خود بهره می‌برند، چرا که برای چنین افرادی ارضای شهوات و مال اندوزی و ثروت، فقط مطرح بوده و چنین دیگری مطرح نیست و چون به این نتیجه رسیده‌اند که با اسلحه فرهنگ به دلخواه خود می‌رسند بر این اساس، از تهاجم فرهنگی استفاده می‌کنند. یعنی برای چنین افرادی مطرح نیست که کشور مورد حمله شونده آیا دارای فرهنگ صحیح است یا غلط و اصلا در فکر اصلاح آن فرهنگ نمی‌باشند بلکه به عنوان وسیله‌ای استفاده می‌کنند تا جائیکه اگر دیدند این ابزار قدیمی شده، آنرا رها کرده و دست به دامان ابزارهای دیگری می‌شوند..





      

نمودهایی از تهاجم فرهنگی علیه ایران

در اینجا لازم می دانم نمودهایی از تهاجم فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران را ذکر کنم.
تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی

1-تلاش گسترده آمریکا و متحدان اروپایی اش برای خسته و درمانده نشان دادن جمهوری اسلامی ایران در ادامه نبرد با غرب جهت دور کردن ستم ستیزان و موحدان دنیا از آرمانها و شعارهای جذاب و انسان ساز و اسلام اصیل.

2-القای گسترده این که نظام ولایت فقیه توان اداره جامعه را ندارد و نظریه ای واپس گرا و شکست خورده می باشد.

3-القای وسیع این که اسلام صرفا تئوری مذهبی است و قابلیت اجرا برای تمدن و ترقی بخشیدن و اعتلای یک جامعه رشید را ندارد.

4-القای این مطلب در داخل کشورمان و در میان سایر ممالک که در شرایط کنونی جمهوری اسلامی ایران چاره ای جز پذیرش نظم نوین جهانی و سیاست سلطه جویانه آمریکا بر دنیا ندارد و چه بهتر که خود پیش قدم پذیرش این نقش شود.

5-ارائه تصویری مخدوش از واقعیت های جمهوری اسلامی ایران و فرهنگ آن در میان ملتها.

6-شیعی معرفی کردن انقلاب اسلامی و دامن زدن به امری تحت عنوان در ضرورت مقابله با تهدید شیعه در کشورهای مختلف یا به بی راهه کشاندن انقلاب از مقابله با کفر با دامن زدن به اختلاف بین شیعه و پیروان سایر ادیان یا مذاهب بخصوص سنی ها.

7-تبلیغ وسیع مسیحیت به طور مستقیم و غیرمستقیم در داخل جمهوری اسلامی.

8-حمایت های سیاسی، فنی، مالی، سازمانی و تبلیغاتی از دگراندیشان و گروه های ضدانقلاب ایران تا جایی که بنابر آمار یک مؤسسه تحقیقاتی در شرایط کنونی بیش از 37 کانال تلویزیونی و 21 ایستگاه رادیویی ضدانقلاب علیه ایران برنامه پخش می کند و فقط 216 نوع نشریه ضد انقلاب به داخل کشور ارسال شده و بیش از 250 موسسه انتشاراتی و 2500 نفر قلم بدست مزدور در خدمت سیاست غرب در کشورهای، آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس، سوئد، هلند، کانادا و… به فعالیت مستمر علیه جمهوری اسلامی ایران اشتغال دارند و کتاب های فراوانی بر ضد جمهوری اسلامی ایران توزیع می کنند.

9- تأکید بر مسأله قومیت ها در ایران و تبلیغ در مورد تضییع حقوقشان در نظام جمهوری اسلامی ایران.

10- دامن زدن اعتیاد به مواد مخدر و آلوده کردن شمار زیادی از افراد جامعه و توزیع مشروبات الکلی در بین جوانان جهت منفعل ساختن آنها.

11- عملیات روانی گسترده بر ضد سیاست های نظام و مسئولان دلسوز جمهوری اسلامی ایران.

12- گسترش فساد اخلاقی و لاابالی گری از طریق شبکه های توزیع نوارهای ویدئویی غیرمجاز، نوارهای کاست مبتذل و مجلات با تصاویر مستهجن، پخش برنامه های فاسد و مفسد و محرک به طور گسترده از طریق ماهواره و اینترنت که بیش ترین تأثیر را در بعضی از مردم ساده لوح گذارده است.

13- مقابله و مبارزه همه جانبه با ایمان قلبی مردم و شکستن مجموعه تعهدها و تعصبات رسوخ یافته در بین مردم جهت رهایی و رساندن همه آنها به هرج و مرج و لاابالی گری و پوچ گرایی.

14- سعی همه جانبه استکبار در ایجاد احزاب و گروهها و تحقق اختلاف در بین جامعه و امت واحده تا امید خود را برای پیدا کردن جایگاهی برای خود تقویت کند.

15- ارائه الگوهای وارداتی برای مضمحل نمودن نسل جوان و ارائه مد و مدپرستی در پوشش و ارائه حیات جدید در قالب «زندگی مدرنیته».

اینها تنها گوشه ای از فعالیتهای غرب علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.

شیوه های مقابله در ادامه مطالب

شیوه های مقابله با هجوم فرهنگی

1- آگاه کردن مردم از اهداف فرهنگ سازان غربی: اولین شرط مبارزه با فرهنگ غرب این است که ما آن را به مردم معرفی کنیم و فرهنگ غرب را به آنها بشناسانیم و تا وقتی که فرهنگ غرب و اهداف آن از تهاجم فرهنگی را نشناسیم نمی توانیم در مقابل آن درست برنامه ریزی کنیم. اگر ما بتوانیم مردم را از اهداف فرهنگ غرب آگاه کنیم مردم خودشان به دفاع از فرهنگ و ارزشهای خودشان بپا می خیزند.

2- هجوم فرهنگی بر ضد فرهنگ غرب: همانطور که غرب از شیوه تهاجم فرهنگی استفاده می کند و قصد دارد ارزشهای خود را ترویج دهد. ما هم باید از این شیوه استفاده کنیم. هنرمندانی داشته باشیم که بتوانند ارزشهای اسلامی را در قالب فیلم، نمایشنامه، کتاب، رمان، داستان و… به کار گیرند تا بتوانیم با استفاده از وسایل هنری و تبلیغاتی دیگران را تحت تأثیر فرهنگ خود قرار دهیم، نه آنکه همیشه در مقابل تهاجم فرهنگی دشمنان موضع انفعالی اتخاذ کنیم یا در نهایت تنها از خود دفاع کنیم.

3- ترویج ارزشهای معنوی: باید در جامعه اسلامی ارزشهای معنوی و متعالی گسترش یابد و به آنها بها داده شود. بطوری که هرکس ارزشهای معنوی را رعایت کند مورد احترام و ستایش واقع شود و کسی که آنها را زیرپا می گذارد مورد سرزنش قرار بگیرد. حفظ ارزشهای معنوی یک جامعه اسلامی باعث قوام آن جامعه می شود.





      

 

پیاده تا کربلا



مسافر کربلا, شعر کربلا

پیاده تا کربلا

 

مرد خراسانی خسته راه آمده بود که امام را ببیند.

پیاده آمده بود و گواهش پاهای مجروحش.

هر قدمی که برداشته بود «دانه شکری کاشته بود» که به دیدن امامش می‌رود.


حالا با پایی خون آلود به امام می‌گفت که دوستتان دارم، به خدا محبت شما باعث شده این راه طولانی را تحمل کنم... .

و مهربانی امام چون باران بر سرش فرو می‌ریزد.

نه آن بارانی که دانه را می‌رویاند، بارانی که سنگ را جان می‌دهد!

مرد خراسانی در انتظار آن آفتابی است که:

«می رسد ز راه

عبور می‌دهد او را ز روزهای سخت

خاک را پرنده  می‌کند

سنگ را درخت...»

که ناگهان امام باقرعلیه‌السلام می‌فرمایند:
«به خدا اگر سنگی ما را دوست بدارد، خداوند او را با ما محشور گرداند و آیا دین چیزی جز محبت است؟

این روزها که به عشق کربلا، پای پیاده، قدم در راه می‌گذاری یادت باشد زمزمه مرد خراسانی را که:

 

«فهمیده ام از اشک‌های جاری خویش

این روضه‌ها بر سنگ هم تاثیر دارد»

منبع:karbobala.com





      
<      1   2   3   4   5   >>   >