مجله اینترنتی فرهنگی روستای مازغ بالاشهرستان میناب |
باسلام به دوستداران مهدی (عج).تو این پست بازی هایی مانند prince of Persia و assassin را نقد و تحلیل میکنیم.متاسفانه برخلاف توهین ها و تحریف های بسیاری که در این بازی ها به انبیاء الهی شده جزء بازیهای محبوب و پرکننده اوقات فراغت برای نوجوانان و جونان به حساب می آیند بدون اینکه حتی به محتوای آن دقت شود.ابتدا میریم سراغ بازی prince of Persia یا همان شاهزاده ایرانی:در این بازی دو جن به نام های راضیه و زهرا وجود دارند که هردو به شاهزاده برای حل مشکلات کمک میکنند اما در کمال تاسف این دو اسم نام های [ دوشنبه 95/8/3 ] [ 1:15 عصر ] [ اسحق رنجبری درویش ]
هالیوود کلمه ای است که توسط یک کافر مطرح شده است.هالیوود در واقع یعنی(چوب مقدس) و منظور آن چوبی است که در سحر و جادوگری کافران عصای جادوگری از آن ساخته شد و این اعتقاد وجود داشت که ساحرانی که مالک آن عصاها باشند میتوانند مردم را مسحور خود کرده و به کنترل در آورند.این بخش این کلمه حالت نمادی دارد اما مهم است که این بخش را نیز بفهمید که هالیوود مردم را مسحور خود کرده است.این یک حالت رویایی است که در آمریکا به آن ماشین رویا میگویند.برای مردم خیالها و فانتزی هارا به وجود می آورد و مردم را به حالت غیر عادی میبرد.چیزی که جالب است این است که چیزی که در سینما اتفاق می افتد فضای تاریکی است که مردم در آنجا به تلویزیون نگاه میکنند و در آن یک حالت خلسه و مسحور شدن اتفاق می افتد که به آن "حالت معلق بی [ دوشنبه 95/8/3 ] [ 1:12 عصر ] [ اسحق رنجبری درویش ]
رهبران وسران اسراییلی عزم جدی بر نابودی ادیان الهی و اصول اجتماعی دارند و می خواهند هر آنچه را اولیای خدا بنا نهادند نابود سازند.در پروتکل اول دانشوران یهود امده است:مردم غیر یهودی از همان آغاز جوانی به وسیله عوامل ما بی بند و بار و بدون اخلاق بار می آیند.عوامل ما عبارتند از:معلمان سرخانه.خدمتکاران.منشی ها و زنانی که در خانه های ثروتمندان بچه داری میکنند.به کمک زنان یهودی مردان غیر یهودی را در عشرت کده ها و محل های عیاشی به فساد اخلاقی می کشانیم و آنها را از جاده ی عفت و پاکدامنی منحرف میسازیم.در قسمتی از پروتکل چهارم آمده است:بر ما لازم است که هم احترام به آزادی و هم اعتقاد به خدا را در میان مردم غیر یهود از بین ببریم و نیاز های مادی را جایگزین این گونه اعتقادات سازیم.در پروتکل نهم این گونه آمده است:ما.جوانان مسیحی و به طور کلی غیر یهودیان را در دریایی از افکار شاعرانه غرق میکنیم و آنهارا بر اساس اصولی که غلط می پنداریم تربیت میکنیم تا بتوانیم آنهارا به فساد بکشانیم.و سرانجام در پروتکل چهاردهم درباره ادیان آمده:هنگامی که حکومت شاهنشاهی ما آغاز شد همه ی ادیان باید از بین بروند لذا ریشه ی هر گونه عقیده ای باید از بیخ و بن کنده شود حتی اگر این کار به انکار وجود خدا بینجامد که ما امروزه شاهد آنیم.فیلسوفان ما نارسایی های عقاید و مذاهب غیر یهودیان را مورد بحث و برسی قرار میدهند اما کسی نباید اعتقادات واقعی مذهب ما را مورد برسی قرار دهد زیرا هیچ کس جز خودمان نباید از دین ما سر در بیاورد.بر اساس این پروتکل های شیطانی و امثال آن که در بیست و پنج بند نوشته شده یهودیان قصد تسلط بر عالم را دارند و در این باب از هیچ امر و فتنه ای ابا ندارند از آن جمله ساخت مکتب های باطل و بیهوده برای غیر یهودیان است که با صرف هزینه های بسیار و به خدمت گرفتن هنر پیشگان.خوانندگان.نوازندگان.مجلات.روزنامه ها و...از آنان حمایت میکنند و با این کارها سعی در پرکردن خلا روحی جوانان غرب و شرق را دارند. [ دوشنبه 95/8/3 ] [ 1:8 عصر ] [ اسحق رنجبری درویش ]
باسلام به دوستداران مهدی(عج).شخصیتی که تو این پست به شما معرفی میکنم فردی است که فعالیت های مهمی در عرصه شیطان پرستی داشته که در ادامه میتوانید توضیحات بیشتری را راجع به این فرد بخوانید.آنتوان زندر لاوی در یازدهم آوریل 1930میلادی متولد شد.نام اصلی او هوارد استانتون لاوی بود.وی در سن هفده سالگی برای همراهی با سیرک,خانه را ترک میکند.لاوی در آن سیرک با شیرها سروکار پیدا میکند.روحیه خاص وی با حیوانات به او کمک میکند که از تربیت کنندگان شیر شود.دو سال بعد در یک کارناوال,در نقش نمایش دهنده ی زیبایی اندام ظاهر میشود و همچنین به هیپنوتیزم افراد میپردازد.وقتی در سال 1948میلادی دوره ی تعطیلی زمستانی کارناوال شروع میشود,برای نمایش زیبایی اندام به یکی از باشگاه های زیبایی اندام در کالیفرنیای جنوبی میرود و در همین باشگاه با مرلین مونرو آشنا میشود و با او رابطه پیدا میکند.وی در سال1952میلادی با دختر چهارده ساله ای به نام کارول لنسینگ ازدواج میکند و پس از آن به مطالعه جرم شناسی در کالج شهر سان فرانسیسکو مشغول میشود تا از خدمت سربازی فرار کند.از این زوج دختری به نام کارلا در سال 1952 میلادی متولد میشود.لاوی در همین سال به عنوان عکاس پلیس سان فرانسیسکو مشغول به کار میشود که همین امر سبب میشود او همواره با قتل و بزهکاری و تجاوز به عنف برخورد داشته باشد.او ضمن عکسبرداری از صحنه های تکان دهنده تصادفات خونین با این بخش از حوادث زندگی بشر نیز روبه رو میگردد.لاوی میگوید تجربیات همین دوره باعث شد که منکر خدا شود.او در سال1960 میلادی به خاطر آشنایی و شیفتگی به دایانا هاگرتی زن خود را طلاق داده و با او رابطه برقرار میکند.نتیجه این رابطه (بدون اینکه با یکدیگر ازدواج کنند) دختری به نام زینا است که در سال 1964 میلادی به دنیا می آید.لاوی پس از آن در سال 1980میلادی رابطه با دایانا را قطع کرده و با زنی به نام بلانچ بارتون آشنا میشود و تا آخر عمر با او رابطه داشته است.نتیجه ی این ارتباط به دنیا آمدن پسری به نام سیتن زرکس کرنکی لاوی است.او در خانه ی بزرگی که به خانه ی سیاه معروف شد زندگی می کرد.رفتار های نامتعارف و عجیب لاوی در این مکان بدنام خود به دستاویزی نمایشی تبدیل شده بود.زندگی در خانه ی سیاه و بدنام با حیواناتی مانند رتیل,مار,بوآ,پلنگ و شیری به نام تولگار توجه بسیاری را به خود جلب کرده بود.لاوی در همین خانه ی سیاه جلسات هفتگی خود را برپا میکرد و به امور راز آلود و سیاهی مانند خون اشام ها,ادم های گرگ سیما,شکنجه گری و جنون می پرداخت.این نشست ها با استقبال زیادی روبه رو می شد و لاوی از این راه برای آنچه که حلقه ی جادویی مینامید2.5 دلار دریافت میکرد.بعد از آنکه در سال 1966 کلیسای شیطان را بنا نهاد وی یک چهره ی محلی شد و از جایگاه ملی نیز برخوردار شد.اما در سال 1970محبوبیتش را به تدریج از دست داد و در سال 1975 به دنبال نزاع با معبد ست,از فضای عمومی کناره میگیرد.لاوی دوباره در سال 1990 با آلبومی از موسیقی های خود و عکس های زیبایی اندام به عرصه اجتماع باز میگردد.یکی از آلبوم های موسیقی او که در همین دوره تهیه شد شیطان به تعطیلات می رود نام دارد که در سال 1995 عرضه شد.لاوی تا زمان مرگ روی کتاب خود با عنوان شیطان سخن می گوید کار میکرد.این کتاب در سال 1998 با مقدمه ای از مرلین منسون به چاپ رسید.وی همچنین کتاب های کتاب مقدس شیطانی1969,ساحره شیطانی1971,آیین پرستش شیطانی1972 و دفتر یادداشت شیطان1992 را به چاپ رسانید.او همچنین هنرپیشه و مشاور بسیاری از فیلم های هالیوود بود.وی در فیلم های بچه ی رزماری (1996),نیایش برادر اهریمنی من1969,نیایش شیطان1970,باران شیطان1975,اتومبیل1977,دکتر دراکولا1981,سوپر استار چارلز منسون1989,گفتگوی شیطان1995,نقشی را بر عهده داشته است.لاوی اواخر عمر با درگیری ها و مشکلات بسیاری روبه رو می شود.در سال 1990 دختر کوچک او زینا در دید عموم از پدرش تبری می جوید و به راهبه ی کلیسای رقیب یعنی معبد ست مبدل می شود.زینا پدرش را دروغگو و غیر قابل اعتماد دانسته و حوادث زندگی او را سراسر دروغ میخواند.در ادامه باید گفت چنین شخصیتی با خصوصیاتی که اصلا با رهبری متفکر همخوانی ندارد اندیشه یا مکتبی نمیتواند داشته باشد مگر مخلوطی از قانون هایی که از نطر عقل و دین باطل و مردود است.فردی که از نوجوانی از کانون خانواده محروم است و خانواده ای از حیوانات مختلف دارد و شهوت و بی بند و باری اصل اساسی زندگی او را تشکیل می دهد چطور می تواند رهبر گروهی دیگر شود؟!رهبر یک گروه و مکتب ماندگار و مثبت باید فردی دارای خصوصیات مثبت و اخلاقی باشد تا حداقل بتواند خودش در میان انواع اندیشه ها حرف مستقلی بر پایه ی عقاید حق داشته باشد.فردی که به طور متوالی در حال تغییر و تحول است و از سیرک تا باشگاه زیبایی اندام و نوشتن کتاب تا موسیقی و جادوگری را با هم تجربه کرده قطعا دارای شخصیت واحد و ثابتی نیست تا بتواند در مجموعه ای تاثیرگذار باشد و همین امور است که این فرد حتی از ارتباط با خانواده و دخترش عاجز بود و اولین مخالفان او خانواده اش هستند و فقط او را به عنوان اسطوره ای برای نیل به اهداف پلید خود میبینند. [ دوشنبه 95/8/3 ] [ 1:6 عصر ] [ اسحق رنجبری درویش ]
ازوبلاگ درانتظارگل نرگس مهدی موعودعج بیا که نرگسهای عالم، چشم به راه آمدنت هستند. دلهای گداخته را غرقه در خنکای اشتیاق کرده است. گویی شمیمی است از بهشت. طراوت گلبرگ هایش را استشمام میکنم. این بار عطری شگفت می افشانند؟ جمال یار تمنّا کنم و وصال دیّار! اما تو را به خدا! بگو چه شراری است در این شیدایی حزن انگیز، که نه فرارش میسر است و نه قرار در حصارش؟ هر بار که مغربی سر رسید، آفتاب شفق بارش به امید طلوع تو غروب کرد. تو کیستی که جهان تشنة زلالی توست
[ دوشنبه 95/8/3 ] [ 12:54 عصر ] [ اسحق رنجبری درویش ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |