سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مجله اینترنتی فرهنگی روستای مازغ بالاشهرستان میناب

 

آیا کم یا زیاد کردن تعداد ذکر اثر آن را از بین می برد؟

 

یکی از مشایخ روایت می کرد که: در سوره یس اسمی هست که بر طرف می شود به برکت آن کوری مادر زاد و پیسی. او را گفتند که آیا اگر کسی تمام سوره را بخواند نفعی از این مقوله که می گویی به او خواهد رسید؟

به گزارش قدس آنلاین، معمولاً همه ما روزانه اذکاری را به تعداد معین به زبان جاری می کنیم مانند تسبیحات حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها. اما سئوالی که در اینجا پیش می‌آید این است که اگر این اذکار را کمتر یا بیشتر از حد معین بگوییم، چه می‌شود؟ در این باب حکایتی نقل شده است:
"عالمی به مسجد وارد شد. دید یک نفر می گوید (لا سبحان الله لا سبحان الله)! عالم از او پرسید: این چگونه ذکری است؟ گفت: من می خواستم سی و سه مرتبه بگویم سبحان الله، اما اشتباها چهل مرتبه گفتم. اکنون آن هفت مرتبه زیادی را برمی گردانم!"
حال سوال اینجاست، زیاد و یا کم گفتن ذکری با عدد معین اشکال دارد یا خیر؟ و آیا به اثر آن ذکر لطمه می زند؟
حروف اذکار مانند یک شبح‌اند اما حقیقت و روح ذکر تعداد آن است که (الحروف اشباح و الاعداد ارواح). برای روشن شدن موضوع نکته‌ای بسیار مهم از کتاب هزار و یک نکته حضرت علامه حسن‌زاده می‌خوانیم:
"باید بدانی که الاعداد ارواح و الحروف اشباح و العدد کاشنان المفتاح، اذا نقصت او زادت لا یفتح الباب و الزیاده علی العدد المطلوب اسراف و النقص منه اخلال"
معنی: اعداد ارواح و حروف اشباح هستند، و تعداد هر ذکر مانند دندانه‌های یک کلید است، اگر آن دندانه‌ها کم یا زیاد شوند در باز نمی شود، و زیادی بر تعداد ذکر اسراف و کم کردن از تعداد ذکر اخلال است.
یکی از مشایخ روایت می کرد که: در سوره یس اسمی هست که بر طرف می شود به برکت آن کوری مادر زاد و پیسی. او را گفتند که آیا اگر کسی تمام سوره را بخواند نفعی از این مقوله که می گویی به او خواهد رسید؟ جواب داد: هر گاه حکیم یک دوا را برای مرضی مقرر کرده باشد و آن دوا در دکان عطاری باشد و مریض برود تمام ادویه ی دکان او را بخورد، آیا نفعی به او خواهد رسید؟" (1)
با توجه به نکاتی که در بالا آمد مشخص می شود که اذکار بدون اعداد مقرر شده، کالبدی بی روح هستند و تصدیق می کند آن که بی روح است نمی تواند زنده کند و اثری بگذارد. 
پس نتیجه می‌گیریم باید اذکار به همان تعدادی که دستور آن داده شده است، گفته شوند، بدون یک عدد زیادی یا کم، مثلا تسبیحات حضرت فاطمه زهرا باید به همان تعداد وارد شده در روایت (34 الله اکبر، 33 الحمدلله، 33 سبحان الله) گفته شود. نکته مهم این است که مبادا دقت در رعایت کردن تعداد اذکار سبب وسواس یا مانع حضور قلب شود.

[ چهارشنبه 94/8/20 ] [ 9:34 عصر ] [ اسحق رنجبری درویش ]
محمد محسنی افزود: وزش بادهای شدید لحظه ای و ایجاد پدیده موج مرده، امروز شرایط را برای تردد تمامی شناورهای مسافری نامساعد کرده است.

توفانی شدن خلیج فارس و نامساعد بودن شرایط جوی، تمامی بندرهای مسافری استان هرمزگان را از صبح امروز(چهارشنبه) تا اطلاع ثانوی به حالت تعطیل درآورد.
 
به گزارش ایرنا ، مدیر اداره بنادر و دریانوردی بندر شهید باهنر که مسئولیت راهبری بندرهای مسافری هرمزگان را برعهده دارد، روز چهارشنبه گفت: به دلیل توفانی و مواج بودن دریا از صبح امروز تردد تمامی شناورها بین بنادر مسافری شهید حقانی بندرعباس، شهید ذاکری قشم و بندرگاه هرمز در راستای افزایش ایمنی سفرهای دریایی انجام نمی شود.

محمد محسنی افزود: وزش بادهای شدید لحظه ای و ایجاد پدیده موج مرده، امروز شرایط را برای تردد تمامی شناورهای مسافری نامساعد کرده است.

وی خاطرنشان کرد: جابجایی مسافران از بندرعباس به قشم و هرمز و برعکس تا ساعت 22 و 30 دقیقه شامگاه دیشب انجام شد.

محسنی همچنین از مسافران و شهروندان خواست تا زمان بازگشایی بندر شهید حقانی از مبادی غیر مجاز و با شناورهای غیر استاندارد تردد نداشته باشند.

وی اضافه کرد: هموطنان در صورت ضرورت می توانند از مسیر دریایی بندر پهل و لافت در فاصله 70 کیلومتری غرب بندرعباس تردد کنند.

مدیر اداره بنادر و دریانوردی لنگه نیز گفت: در پی حاکم شدن وضعیت ناپایدار جوی، بنادر مسافری لنگه، چارک و آفتاب به مقصد جزیره کیش از دیروز (سه شنبه) تاکنون به حالت تعطیل درآمده است.

محمود صابری از هموطنانی که قصد سفر دریایی از طریق بنادر غرب استان به مقصد جزیره کیش را دارند، خواست تا اطلاع ثانوی که شرایط مناسب جوی برای تردد شناورهای مسافری برقرار می شود، سفر خود را به تعویق بیندازند.

بیش از 95 درصد کل ترددهای دریایی کشور از طریق بنادر ده گانه مسافری استان هرمزگان انجام می شود که بیشتر ترددها از بندرعباس به جزیره قشم و از بنادر غرب استان همچون چارک و آفتاب به مقصد جزیره کیش است.

به دنبال اطلاعیه شماره 35 و هشدار شماره 15 اداره کل هواشناسی هرمزگان، مبنی بر ورود سامانه بارش زا به استان از روز یکشنبه هفدهم آبان، بارش باران در بیشتر مناطق استان آغاز شده است.

با ورود این سامانه بارشی شهرستان های میناب، رودان، حاجی آباد، بستک، لاوان و شمال بندرعباس شاهد بارش باران بودند.

از بامداد امروز چهارشنبه بیستم آبان ماه نیز بارش شدید باران در شهر بندرعباس آغاز شده است.
کارشناس مرکز پیش بینی اداره هواشناسی هرمزگان گفت: سامانه جنوبی که وزش باد شدید به همراه دارد با تقویت سیستم مدیترانه ای موجب باران شدید در استان می شود.

سید محمدتقی سدیدی افزود: این سیستم بارشی تا پنجشنبه در هرمزگان ادامه دارد.

مدیرکل مدیریت بحران هرمزگان در خصوص آمادگی استان در این شرایط گفت: به دنبال هشدار هواشناسی در خصوص وقوع سیل و آبگرفتگی معابر در استان، تدابیر لازم اندیشیده شده است.

علیرضا صفا اظهار کرد: تمام کارگروه های مرتبط از جمله امداد و نجات، خدمات رسانی، بهداشت و فرمانداری ها در حالت آماده باش هستند و مدیریت بحران استان نیز پیگیر مسائل است.


[ چهارشنبه 94/8/20 ] [ 9:32 عصر ] [ اسحق رنجبری درویش ]

امید غریبان تنها کجایی؟

چراغ سر قبر زهرا کجایی؟

تجلی طه،

گل اشک مولا،

دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم...

گرفتار گودال خونین،

گرفتار غم های زینب،

سیه پوش قاسم...

عزادار اکبر،

گل باغ لیلا،

پریشان دست علم گیر سقا...

نفس های سجاد،

نواهای باقر،

دعاهای صادق...

کس بی کسی های شب های کاظم،

حبیب رضا و انیس غریب جواد الائمه...

تمنای هادی،

عزیز دل عسکری،

پس نگارا بفرما کجایی؟

دلم جز هوایت هوایی ندارد،

لبم غیر نامت نوایی ندارد...

وضو و اذان و نماز و قنوتم،

بدون ولایت بهایی ندارد...

 

??????????????


[ چهارشنبه 94/8/20 ] [ 12:40 صبح ] [ اسحق رنجبری درویش ]

لو... خونه خدا؟ خدایا نذار بزرگ شم


الو ... الو... سلام...
کسی اونجا نیست؟؟؟؟؟
مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟
پس چرا کسی جواب نمی ده؟
یهو یه صدای مهربون...! مثل اینکه صدای یه فرشتس...
بله با کی کار داری کوچولو ؟
خدا هست؟ باهاش قرار داشتم... قول داده امشب جوابمو بده...
بگو من می شنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی؟ من با خدا کار دارم...
هر چی می خوای به من بگو قول می دم به خدا بگم...
صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟
فرشته ساکت بود...
بعد از مکثی نه چندان طولانی:نه خدا خیلی دوستت داره...
مگه کسی می تونه تو رو دوست نداشته باشه؟
بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست و بر روی گونه اش غلطید..
و با همان بغض گفت:
اصلا خدا باهام حرف نزنه گریه می کنما...
بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت؛
بگو زیبا بگو... هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی می کند بگو...
دیگر بغض امانش را بریده بود...
بلند بلند گریه کرد و گفت:
خدا جون خدای مهربون، خدای قشنگم می خواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...
چرا؟ این مخالف تقدیره... چرا دوست نداری بزرگ بشی؟
آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم، ده تا دوستت دارم...
اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه
فراموشت کنم؟
نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم؟ نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟
مثل خیلی ها که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن...
مثل بقیه که بزرگن و فکر می کنن من الکی می گم با تو دوستم...
مگه ما باهم دوست نیستیم؟
پس چرا کسی حرفمو باور نمی کنه؟
خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟ مگه این طوری نمی شه باهات حرف زد...
خدا پس از تمام شدن گریه های کودک گفت:
آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش می کنه...
کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب می کردند...
تا تمام دنیا در دستشان جا می گرفت...
کاش همه مثل تو مرا برای خودم و نه برای خودخواهی شان می خواستند...
دنیا برای تو کوچک است ...
بیا تا برای همیشه کوچک بمانی و هرگز بزرگ نشوی...
کودک کنار گوشی تلفن، درحالی که لبخند بر لب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت....


[ شنبه 94/8/16 ] [ 8:34 عصر ] [ اسحق رنجبری درویش ]

داستان جالب:موهبت الهی

برای ورود به بهشت باید صد امتیاز داشته باشید، کارهای خوبی را که در دنیا انجام داده اید، بگوئید تا من به شما امتیاز بدهم.

داستان جالب:موهبت الهی

موهبت الهی

روزی مردی خواب دید که مرده و پس از گذشتن از پلی به دروازه بهشت رسیده است. دربان بهشت به مرد گفت: برای ورود به بهشت باید صد امتیاز داشته باشید، کارهای خوبی را که در دنیا انجام داده اید، بگوئید تا من به شما امتیاز بدهم.

مرد گفت: من با همسرم ازدواج کردم، 50 سال با او به مهربانی رفتار کردم و هرگز به او خیانت نکردم.

فرشته گفت: این سه امتیاز.

مرد اضافه کرد:....

من در تمام طول عمرم به خداوند اعتقاد داشتم و حتی دیگران را هم به راه راست هدایت می کردم.

فرشته گفت: این هم یک امتیاز.

مرد باز ادامه داد: در شهر نوانخانه ای ساختم و کودکان بی خانمان را آنجا جمع کردم و به آنها کمک کردم.

فرشته گفت: این هم دو امتیاز.

مرد در حالی که گریه می کرد گفت: با این وضع من هرگز نمی توانم داخل بهشت شوم مگر اینکه خداوند لطفش را شامل حال من کند.

 


فرشته لبخندی زد و گفت: بله، تنها راه ورود بشر به بهشت موهبت الهی است و اکنون این لطف شامل حال شما شد و اجازه ورود به بهشت برایتان صادر شد !!

 


[ شنبه 94/8/16 ] [ 8:32 عصر ] [ اسحق رنجبری درویش ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 34
بازدید دیروز: 37
کل بازدیدها: 137118